دل باختنم علت خواري شد و ماندم

با اين همه سختي كه به ما از تو رسيده

آرا همه نه ! راي تو آري شد و ماندم

كمي ز گوشه ي چشمت پناه من شده بود

تو و نگاه تو آنجا ... نگاه من به تو بود

ستاره ها همه حيران به ماه من شده بود

كنار ثانيه ها - وقت ها و ساعت ها

تمام عقربه ها وعده گاه من شده بود

صداي نم نم باران مرا كجا مي برد ؟

شبي كه سيب تو تنها گناه من شده بود

كمي ز بغض زمين بر زمين فرو مي رفت

دمي كه غصه  هوا خواه من شده بود

"وصال " شهر تو بودم  وَ چندي از رفقا

فقط نشانه اي از نيمه راه من شده بود

اوچوبدور كونلومون قاراري سنسيز

هله ده يانارام كئچن گونلره

دوزمه دين تانييام باهاري سنسيز

  اوره ك،آي كيمي دير واقتي گلينجه توتولور!!

2: قانون، دونيادان اوچ گون داها،ياشلي دير! (استوني)

3: قضاوتين قولاغي بؤيوك اولمالي،آنجاق الي كيچيك اولمالي دير! (جرمن)

4: قانون،شيطان تورو كيمي دير،سوسك اوندان كئچه بيلر آنجاق ميلچك يوخ!(چك)

5: گئرچه يين آغيراولدوغوندان،اونو داشييابيلن،آزدي!

غصه ي دوري دلدار مرا پيرم كرد / غم هجران نگارم ز جهان سيرم كرد

گريه كردم ز فراغت گل من باور كن / كه مرا غربت اين شهر زمين گيرم كرد